۱۰۰ مورد لذت کوچک خیالی و فیزیکی برای روزهای قرنطینه

این ۱۰۰ مورد از لذتهای کوچک که از نامه آقای محمد رضا جلائی پور برداشته شده است، حقیقتا در روزهای قرنطینه بیش از پیش حال آدم را خوب می کند! شما هم با لذت بردن از موارد زیر، لحظات خوشی را در کنار خانواده و عزیزان خود سپری کنید.

1. بعد از درد دل باهات میگه سبک شدم
2. بچه به ادا و صدا درآوردنت از ته دل بخنده
3. موهای محبوبت رو بدی بالا و پشت گردنش رو آروم ببوسی
4. کف پای نوزاد رو با روی انگشت اشاره ات ناز کنی
5. نوزاد با دستای کوچیکش دور انگشتت رو بگیره و فشار بده
6.  صدای قیچقیچ قلم و مرکب روی کاغذ گلاسه
7. بهش چشمک بزنی، بلافاصله با چشمک جواب بده
8. جفت شیش! چند تا پشت سر هم
9. جیغِ ذوقِ کسی که بیبهانه سورپرایزش کردی
10. تو بغلت خوابش ببره
11.  بری رو وزنه و بیش از انتظارت کم کرده باشی
12. پفک/باقالیپلو با گوشت بخوری و حسابی بره لای دندونهات و بعدش خلال کنی
13. حس مسواک نو
14. عطری که دوست داری
15. برسی به نونِ بستنی قیفی
16. رو پشت بوم یا وسط دشت زیر آسمان پرستاره و در هوای ملس بخوابی
17. لیوان چای دارچینی رو مییاری دم لبت و میبینی نه میسوزونه و نه گرماش کمه
18. روی صندلی چرخدار نشستی و اهرمش رو فشار میدی، نرم مییاد بالا/پایین
19. دم استخر/رودخانه/دریا به رفقات آب بپاشی
20. تو قطار/هواپیما/مسجد/مکدونالد بری دستشویی ببینی خالیه و نباید منتظر شی
21. آب دوش از همون اول گرم باشه
22. روی شیشهی بخارگرفته ماشین با انگشت خطاطی کنی
23. به صدای سین و صادهای نماز خوندن مامانت گوش کنی
24. بوی عطری که هدیه گرفتی رو بپسندی
25. آشغال رو از دور پرت کنی و صاف بره تو سطل
26. لحظه ای که جوراب نو رو داری پات میکنی
27. خش خش راه رفتن تو شب برفی خشک
28. مزه خمیردندون جدید
29. لباسی که پسندیدی یا هدیه گرفتی دقیقا اندازهات باشه
30. فکر کنه خوابت برده بیاد روت پتو بندازه
31. تو ماشین خوابت ببره و چشمات رو باز کنی ببینی هنوز نرسیدی و میشه بازم خوابید
32. به جوکت از ته دل و بلند بخنده
33. یه پره نارنگی پوست کاغذی رو بندازی بالا و صاف رو دهنت فرود بیاد
34. سرت رو بذاری رو پاش و انگشتهاش رو مثل شونه بکنه لای موهات و با موهات آرام بازی کنه
35. از خوابِ ناز پا شی و ساعت رو چک کنی و ببینی هنوز کلی وقت داری بخوابی
36. از تو ابرها اشکال پیچیده دربیاری
37. اولین پکی که به قلیون میزنی پردود و خوشطعم باشه
38. پوست پرتغال خیلی تمیز و بدون اینکه آب راه بیفته ور بیاد
39. به پیرمرد/پیرزنها سلام گرم کنی و یهو بخندن
40. از نزدیک تو چشماش نگاه کنی و چشماش بخنده و نگاهش رو بندازه رو زمین
41. هدیه ات رو یه جای خوب نگه داشته باشه
42. بچه باهات غریبی نکنه و از همون اول تو بغلت با خنده کف دستش رو بزنه تو صورتت
43. خدافظی میکنی و میری بعد از چند قدم روت رو برگردونی ببینی هنوز داره نگات میکنه
44. موهای نوزاد رو شونه کنی و براش فرق باز کنی
45. میفهمی که هدیه ات رو واقعا دوست داشته
46. تو جلسه/کلاس بدون هدف با خودکار نقاشی/خطاطی کنی
47. بعد از شستن کلی ظرف، اونموقع که سینک رو آب میگیری و تمیزِ تمیز میشه
48. توی راه دستت رو بکنی تو جیب کت و کاپشنی که خیلی وقته نپوشیدی و توش تخمه/آدامس پیدا کنی
49. یه گروه چند نفره همه سر ساعت سر قرار حاضر میشن
50. پشت فرمونی و وسط چهارراه چراغ زرد میشه و دیگه رد شدی
51. هول کنی که موبایلت رو جا گذاشتی بعدش ببینی تو جیب یا کیفته
52. کنار خواهر برادرت راه بری و بدونی مامانت از پشت داره نگاه میکنه و کیف میکنه
53. یه درخت رو چند دقیقه در سکوت بغل کنی
54. برای غازها و پرنده ها نون خشک ریز کنی و بندازی
55. با پیرمرد/پیرزنها درباره ی جوونیشون حرف بزنی و حال کردن و دور برداشتنشون رو ببینی
56. از طرف پدر و مادرت خیرات کنی
57. بدون اینکه کاری داشته باشی به یکی از دوستان قدیمت زنگ بزنی و حالش رو بپرسی
58. کش ورداری بیهوا نشونه بگیری و دقیق بزنی به پشت گردن رفیقت
59. روی پیامگیرش براش آواز بخونی
60. صندلی جلوی اولین تاکسی خالی باشه و همونجایی بره که میخواهی
61. پیرمرد/پیرزنی که تو راه سوار کردی و رسوندیش میگه: الهی خیر از جوونیات ببینی
62. در رستوران/مهمانی کنار کسی که بیشتر دوستش داری جای خالی هست که بشینی
63. میفهمی در مسیر برگشت با یکی از مهمان های ماشیندار دقیقا هم مسیری
64. میبینی محل برگزاری مراسمِ ختم صندلی داره و پات خواب نخواهد رفت
65. میبینی مامان یا بابات از محبت اون یکی خوشحال شدن
66. قبل از اینکه کسی ببینه میفهمی زیپت بازه و میبندیش
67. جوش خودت یا یکی از نزدیکانت رو خیلی تمیز میترکونی
68. دکمه ی سابمیت/ارسالِ تز/مقالهی تمامشده رو فشار میدی
69. کتاب، فیلم یا آلبومی رو که میخواستی بخری هدیه میگیری
70. بدون اینکه بفهمه تو عکس براش شاخ میذاری
71. اونایی که دوستشون داری رو وقتی خوابن نگاه کنی
72. ویکس بو کنی، بینیات باز شه
73. زیر دوش روی اشعار محبوبت ملودی بسازی
74. پشت فرمون دستش رو بیاری بالا و ببوسی
75. از تو آینه ی ماشین با چشمت بهش لبخند بزنی
76. پولخُردهای تو جیبت دقیقا به قیمت خریدت باشه و تموم شه
77. بعد از حمام بو و نوازشش کنی
78. بوی شامپو/صابونِ جدید روی مو و پوستش
79. سرت رو از پنجره ی ماشین بیرون ببری و باد صورتت رو نوازش کنه و موهات رو پریشان
80. مسیر جدید خوب برای دویدن پیدا میکنی
81.  لحظه رفتن به دنده ۵
82. روی موتور ترکت میشینه و از پشت بغلت میکنه
83. بعد از چشیدن مزههای خوب چشمات رو میبندی و با لذت میگی: ممممممممممممممم!!!
84. حس وقتی روی پوست بالای بازوی خودت خیلی نرم فوت میکنی
85. به یکی محکم دست میدی و اون هم بدون اینکه حرف بزنه با لبخند گرم دستت رو به گرمی فشار میده
86. سنت رو پایینتر از واقعیت حدس میزنه
87. اولین باری که کل تصنیف/ترانه رو همراه خواننده یا تنهایی از حفظ میخونی
88. بچه بدون دندون انگشتت رو گاز بگیره
89. آشغال لای دندونت رو با زبون هل بدی و خیلی نرم بیاد بیرون (به خصوص تکه های چس فیل)
90. با یه فرمونِ سریع و تمیز بری توی جای پارک بین دو ماشین
91.  تو سنگ کاغذ قیچی و گردوشکستم ببری
92. تو مسجد شلوغِ شب احیا در حالت سجده بخوابی
93. نقطهی پایانیِ آخرین جوابِ آخرین امتحان
94.  تیک زدن کنار لیست کارهایی که باید انجام میدادی
95. بغلهای استقبالِ فرودگاه
96.  چند گاز اولِ آدامس
97. لحظهای که بعد از کلی زور زدن چیزی که یکهو از ذهنت پریده بود یادت مییاد
98. وقتی بعد از کلی تمرین از امضات راضی میشی
99. بچه نقاشیای که برات کشیده رو بهت هدیه میکنه
100.  وقتی آب شیر توالت ولرمه
     

     ---

     منبع: محمد رضا جلائی پور – آبان ۹۱